ایران نمیتواند متحد روسیه باشد؛ همه نامردی های روسیه
تاریخ انتشار: ۱ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۷۱۴۵۸
تهران احساس یک قدرت بزرگ را دارد و بر همین اساس روابط خود را با سایر کشورها میچیند. روسیه و چین نامسلمان نه به عنوان متحدان برابر و شایسته احترام، بلکه به عنوان منابع سلاح و فناوری و همچنین همسفران در مبارزه با “شیطان بزرگ” (در اصطلاح ایرانی – ایالات متحده) و همراهانش تلقی می شوند. مهم ترین هدف ژئوپلیتیکی ایران، درهم شکستن اسرائیل است اما روسیه و چین نمیخواهند در اجرای این هدف مشارکت کنند و همین سر باز زدن باعث عصبانیت ایران میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مسکو و پکن نمیخواهند سلطه ایران در کشورهای «کمربند شیعی» را به رسمیت بشناسند. در نتیجه، در سوریه، جایی که ارتش ایران و روسیه به طور مشترک به ارتش اسد کمک میکنند، بارها و بارها تنش رخ داده است: هر چه باشد، ایران سوریه را منحصرا میراث خود می داند.نهایتا چنین می توان نتیجه گرفت که ایران فقط می تواند متحد موقت و موقعیتی روسیه باشد و نمیتوان روی روابط بلندمدت متحدانه با آن حساب کرد.در پیکربندی وضعیت نظم جهانی بسیاری از سیاستمداران اذعان دارند که در شرایط جنگ سرد جدید، احتمالات زیادی در مورد اتحادهای نظامی-سیاسی با مشارکت روسیه وجود دارد. اکنون مسکو یک متحد بی قید و شرط به نام بلاروس و چندین متحد رسمی در قالب کشورهای عضو CSTO (ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان) دارد. پتانسیل نظامی این کشورها ناچیز است و روابط بین آنها چنان پایدار نیست (مثلا قرقیزستان و تاجیکستان بارها در آستانه جنگ بایکدیگر قرار داشتند).در پیشبینیها برای بلوک جدید چین و ایران درکنار روسیه در نظر گرفته شدهاند. البته رابطه با چینیها بقدری گسترده و پیچیده است که فقط می توان آن را برای یک سری موارد مشخص در نظر گرفت اما با ایران همه چیز راحت تر است.
افکارعمومی ایران ضد روسیه است
با این حال باید در نظر داشت که اتحادهای بلندمدت بین دولتها تنها در صورتی امکان پذیر است که افکار عمومی این کشورها آنها را همراهی کند. این مساله چیزی است که نه منافع نخبگان حاکم، بلکه حافظه تاریخی و اسطوره شناسی تاریخی تعیین میکند. در عین حال، بحث با اساطیر، تلاش برای اثبات صحت آن یا برعکس، رد آن، بیهوده است. به عنوان مثال، در روسیه این مثلی قدیمی وجود دارد که کشورهای آنگلوساکسون دشمنان ابدی کشور ما هستند، که چندان با حقیقت تاریخی مطابقت ندارد، اما در خودآگاهی ملی بسیار محکم و پابرجا است.باید یادآوری کرد که ایرانیان خود را ملتی بزرگ میدانند: این تلقی به زمان امپراتوری در ایران برمیگردد که با روم و بیزانس رقابت میکرد. اکنون حدود یک هزار و پانصد سال است که هیچ امپراطوری وجود ندارد، اما خودآگاهی شاهنشاهی ایرانیان از بین نرفته است. این پدیده ایدئولوژیک نه تنها برای ایران، بلکه برای سایر مردمانی که زمانی امپراتوری داشتند- به عنوان مثال، مغولستان و کامبوج- نیز صادق است. به همین دلیل، ایرانیان دارای عزت نفس ملی بسیار بالایی هستند که بر روابط ایران با سایر کشورها تأثیر می گذارد.
نامردی های تاریخی روسیه
برای درک اینکه آیا ایران می تواند به متحد روسیه تبدیل شود، باید به حافظه ملی ایران در مورد روسیه رجوع کرد. در هویت ملی ایرانی، روسیه همیشه متجاوز و ایران قربانی بوده است. برای روسیه، استپان رازین رهبر قیام دهقانان قزاق است و مبارزات او در ایران “برای زیپون” در حافظه تاریخی روسیه تنها در افسانه غرق شدن “شاهزاده خانم ایرانی” حفظ شده است. برای ایرانیان، لشکرکشی رازین یک قتل عام وحشتناک است که توسط قزاق ها در شمال ایران انجام شده و ایرانیان به جای یک «شاهزاده خانم ایرانی» در مورد زنان زیادی که توسط قزاق ها قبل از بازگشت به روسیه اسیر و کشته شدهاند می نویسند (مشخص نیست که این موضوع چقدر صحت دارد).لشکرکشی پتر یکم به ایران برای روسها حمایت از گرجیها و ارمنیهایی بود که از ظلم و ستم ایرانیان رنج می بردند، اما برای ایرانیان تسخیر بی دلیل باکو، گیلان و مازندران بود.جنگهای روسیه و ایران در سالهای ۱۸۰۴-۱۸۱۳ .م (۱۱۸۲-۱۱۹۱) و ۱۸۲۶- ۱۸۲۸ .م (۱۲۰۴-۱۲۰۶) برای ایرانیان به معنی تصرف ماوراء قفقاز توسط روسیه است که از نظر تاریخی (به گفته ایرانیان) متعلق به ایران بوده است.تقسیم ایران به مناطق نفوذ در سال ۱۹۰۷ و همچنین مداخله نیروهای روسیه در سال ۱۹۱۱ که به انقلاب مشروطه پایان داد، برای ایرانیان شاهد دیگری بر سیاست امپریالیستی روسیه است.
اساطیر ایرانی سیاست اتحاد جماهیر شوروی را حتی از سیاست روسیه قبل از انقلاب، نسبت به ایران تهاجمی تر میداند. لشکرکشی ناوگان خزر شوروی در سال ۱۹۲۰ که منجر به تشکیل جمهوری کوتاه مدت شوروی پارسی (گیلانی) شد، در ایران تلاشی برای متحد کردن اجباری کشور تلقی می شود و عهدنامه دوستی ایران و شوروی در سال ۱۹۲۱ یک معاهده نابرابر از نوع استعماری است. اما در اتحاد جماهیر شوروی، بر این باور بودند که این معاهده موقعیت نیمه استعماری ایران را لغو و حاکمیت آن را احیا می کند.دوره اشغال ایران توسط شوروی و انگلیس در سالهای ۱۹۴۱-۱۹۴۵ نیز در ایران بار منفی دارد. در حافظه عمومی، اشغال ایران توسط شوروی باعث قحطی و شورشها برای نان شد. ایران همچنین به یاد دارد که پس از جنگ، اتحاد جماهیر شوروی برای مدت طولانی نیروهای خود را از ایران خارج نکرد، به جدایی طلبان آذربایجانی و کرد کمک کرد و همچنین سعی کرد قرارداد امتیاز نفت را به تهران تحمیل کند.سقوط دولت مصدق، اولین نخستوزیر منتخب دموکرات، در ایران متفاوتتر از اتحاد جماهیر شوروی و روسیه یاد میشود. روسیه معتقد است مصدق به دلیل سیاست ضد امپریالیستی (ملی شدن نفت، قطع روابط دیپلماتیک با لندن و…) توسط مرتجعین با کمک سیا و سرویس های اطلاعاتی انگلیس سرنگون شد. و به اعتقاد ایرانیان، مصدق از نوادگان سلسله قاجاریه بود که با کمک اتحاد جماهیر شوروی و کمونیستهای محلی با سلسله جدید تسویه حساب کردند. ایرانیها (عمدتاً مذهبیها) قهرمان واقعی آن سالها را آیتالله کاشانی میدانند -شخصیتی فوقمحافظهکار که ابتدا از مصدق حمایت کرد و سپس او را به تلاش برای «تحویل ایران به دست شوروی» متهم کرد- که نقش مهمی در سرنگونی نخست وزیر مترقی داشت. آنها آیت الله کاشانی را پدر معنوی آیت الله خمینی، معمار ایران مدرن می دانند.آگاهی از این پیشینه تاریخی طولانی برای درک پیشینهای که روابط ایران و روسیه بر آن بنا شده است ضروری است. جوانب دیگر روابط دو کشور با در حول محور این اسطوره شکل می گیرد .
ایران و شیعیان جهان
از نظر ایدئولوژیک، ایران خود را به عنوان یک قدرت جهانی میبیند که امت (جامعه) شیعی کل جهان از جمله شیعیان ساکن در کشورهای دیگر را متحد میکند. بر اساس قانون اساسی ایران، ولی فقیه (رهبر) نه تنها در ایران، بلکه در سایر کشورهایی که امت شیعه در آن زندگی میکند، رهبر شیعیان است.در این راستا، انرژی اصلی تهران حمایت از رژیم شیعی بشار اسد در سوریه و جنبشهای نظامی-سیاسی شیعه مانند حزبالله لبنان، انصارالله (حوثیها) در یمن، حشدالشعبی (نظامیان خلق) در عراق، جنبش های هزاره در افغانستان، و شیعیان زیرزمینی افراطی در عربستان سعودی و بحرین است. استراتژی تهران ایجاد بلوکی از رژیمهای شیعی در اطراف ایران است تا بتواند بر میزان تولید نفت و گاز جهان تسلط یابد (اکثریت جمعیت شیعیان در سواحل خلیج فارس هستند). و باید گفت که ایران به اجرای این پروژه بزرگ بسیار نزدیک است: سوریه را از طریق حمایت نظامی، سیاسی و مالی از دولت اسد، لبنان (از طریق جنبش حزب الله) و یمن (با حمایت از جنبش حوثی ها) را کنترل می کند.
به قلم: یوگنی تریفونوف – منبع ، ایراس
ساعت 24
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: اتحاد جماهیر شوروی برای ایرانیان برای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۷۱۴۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چند نکته درباره قطعنامه ۵۹۸، غرامت و ۵ سئوال از وزیر خارجه
آفتابنیوز :
رضا شرفخانی در یادداشتی نوشت: از کانون کهنه سربازان جنگ عراق علیه ایران (کمیته غرامت کشور) به: کارگزاران عالیرتبه دولت جمهوری اسلامی
ریاست محترم جمهور: آقای ابراهیم رئیسی
وزارت امور خارجه: آقای امیرعبداللهیان
معاونت حقوقی شورایعالی امنیت ملی کشور
دادستان کل کشور
و هر آنکس که در خصوص اخذ غرامت جنگ (بند ۶ و ۷ قطعنامه ۵۹۸ ش، ا، س، م) وظیفهای داشته، اما کوتاهی و اهمال نموده است.
موضوع:
پاسخ به افکار عمومی و ایثارگران کل کشور در خصوص مکاتبات میان دستگاههای فوق الذکر در فاصله زمانی ۱۴۰۱٫۰۸٫۰۱ تا ۱۴۰۱٫۰۸٫۱۰ در خصوص مسکوت یا بلااثر نمودن شکایت ایثارگران از نهادهای حکومتی و حاکمیتی در مورد کوتاهی و عدم اقدام قانونی این نهادها برای اخذ غرامت جنگی ذیل فصل ۶ و ۷ قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد.
از دشمنان برند شکایت به دوستان.
چون دوست دشمن است، شکایت کجا بریم؟
آری، آری، همرزمان، دلاوران، کهنه سربازان و خانوادههای معزز شهدا و جانبازان و آزادگان.در نامه معاونت حقوقی شورایعالی امنیت ملی از تلاش مستمر دیپلماتیک در دوران مختلف نام برده شده که به نتیجه نرسیده است. منظورتان کدام تلاش است؟ تلاش مسئول دستگاه دیپلماسی وقت آقای خرازی که گفته بود: در قطعنامه موردی برای پیگیری و اخذ غرامت در نظر گرفته نشده است. دولتهای مستقر ایران بعد از پذیرش قطعنامه، علیرغم سقوط حزب بعث و صدام حسین، و روی کار آمدن دولت همسو با ایران هم موجب نشد تا دولتمردان ما از این امتیاز بهره ببرند وغرامت جنگی، این حق قانونی و بین المللی مورد قبول جامعه جهانی را از کشور متخاصم پس بگیرند. مگر دولتمردان و ملت عراق در مقابل کوچکترین حقوق کشور خود کوتاه میآیند که ما کوتاه امدیم؟ عراق همچنان از پایبندی به قرارداد قانونی ۱۹۷۵ الجزایر برای تعیین سرنوشت اروندطفره میرود. آقایان مسئول امور دیپلماتیک! آیا اروند را میشناسید؟ آیا میدانید خون چند هزار گل پرپر ایران عزیز اروند را لاله گون کرده؟ چند شهید همچنان در آن آرمیدهاند؟ چند هزار چشم مادر، پدر، فرزند و.. همچنان به اروند و فرات و کرخه و.. دوخته شده و میشود؟ کشور عراق از دهها حق قانونی دیگر در قبال ایران طفره میروند. چرا؟ به چه علت؟ زیرا تا زمانیکه دولتمردان ما با بی برنامگی و مماشات روزگار میگذرانند هیچ حقی از ایرانیان زیاندیده اعاده نخواهد شد. بعد از سقوط صدام دولتمردان ما باید الزام پایبندی عراق به مفاد این قرارداد بعد از سقوط دولت بعث را یادآوری میکردند و این درخواست را در سازمان ملل ثبت مینمودند تا عراق ملزم به رعایت آن گردد. اما غفلت نمودند و انجام ندادند، حتی با روی کار آمدن نوری المالکی بعنوان نخست وزیر. و، و، و، این قصه سر دراز دارد.
جناب امیرعبداللهیان شما نماینده عالی دیپلماسی کشوری هستید که با خون و ایثار قریب به ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ شهید، جانباز، ازاده و داغ دل مادران، پدران، همسران و فرزندان آنان بنا نهاده شده است، این قشر صاحبان این جایگاهند که شما نماینده حراست و نگاهبانی از تمامیت آن هستید. شما وزیر و نماینده کشورهای فلسطین، لبنان، نوار غزه و یمن نیستید، بعنوان امانتدار ایرانیان حق ندارید بودجه و منابع مالی ضروری ایران را صرف هزینههای کشورهایی غیر از ایران نمائید. ترکِ فعلِ قانونی رئیس جمهور و جنابعالی که سوگند وفاداری به قانون اساسی یاد کرده آید بر همه ملت شریف، اگاه و تحت فشارهای اقتصادی، آشکار گردیده و دیر یا زود باید پاسخگو باشید.
(عقل میخواست کزان شعله چراغ افروزد!)
ذکر چند عدد و آمار از ابتدای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و موضوع غرامت جهت روشن شدن ذهن جامعه هدف و ایرانیان سربلند ضروریست:
۱- مبلغ ۹۹ میلیارد دلار خسارت مستقیم و ۱۵۰ میلیارد دلار خسارت غیر مستقیم جنگ علیه ایران. براورد اولیه سال ۱۳۶۷ خاویر پرز دکوئیار دبیر کل سازمان ملل.
۲- مبلغ ۱۰۰۰ الی ۱۱۰۰ میلیارد دلار برآورد همان سالهای ابتدای پذیرش قطعنامه توسط مسئولان و مدیران جنگ در ایران.
جناب آقای امیرعبداللهیان، چند سوال؟
۱- چرا رسیدگی به دعاوی بحق ایثارگران تحت ظلم و ستم به مصلحت نیست؟
چرا برآورده نمودن انتظارات خواهانها و سایر رزمندگان جان برکفِ ارتش، سپاه مردمی و و نیروهای مردمیِ حاضر در جنگ به مصلحت نیست؟
مصلحت چه افرادی و کشورهایی مد نظر جنابعالیست؟...
۲- مستندات و استدلال کافی شما از منظر تکالیف قانونی آن وزارتخانه چیست؟
اگر چنین مستنداتی داشتید و دارید، چرا سایر دستگاههای طرف شکایت را توصیه به برخورد با ایثارگران، در صورت عدم انصراف از شکایات نمودهاید؟
۳- کدام پیچیدگی و تبعات احتمالی در این احقاق حقِ پذیرفته شدهِ منطبق بر قانون اساسی و قانون بین الملل، ما ذیحقان و حتی شما در جایگاه امانتدار دیپلماسی کشور را از دریافت آن برحذر میدارد که درخواست انصراف از شکایات را دارید؟
۴- با کدام دستگاهها قرار است به بررسی حقوقی ابعاد غرامت بپردازید تا به نتیجه مورد انتظار جامعه میلیونی هدف غرامت منتج گردد؟ چه زمانی؟ چگونه و با چه ساز و کاری؟ آیا ۳۵ سال گذشته برای شما و اسلاف و مسئولین وقتِ گذشته کافی نبوده و نیست؟
۵- بر اساس کدام استدلال حقوقی و قضایی فرمودهاید که صدور احکام قضایی به نفع شاکیان در شعبه ۲۰۸، برای ایران (کشور زیاندیده) ایجاد دیون میکند؟ مگر خدای ناکرده شما وزیر خارجه کشور عراق هستید؟
مگر قرار است از منابع و ثروت ایرانیان غرامت پرداخت شود؟
آقای وزیر، ما ایرانی هستیم و برای تمامیت ارضی کشور ایران در زمان مقتضی حضور یافتیم، خون، جان و سلامت خویش را عاشقانه در طبق اخلاص نهادیم و در صورت تعدی هر متجاوزی، باز چنین خواهیم کرد، اما، اما، اما! انتظار داریم که شما امانتداران کشور جایگاهی را که در آن قرار گرفتهاید بار دیگر بدور از تعصبات سیاسی، مذهبی، قومی و.. مورد ارزیابی قرار دهید و جایگاه دوست و دشمن را از هم تمیز دهید.
غرامت تنها حق ما جانبازان، ازادگان و شهداء نیست، حقی مسلم و مورد پذیرش جامعه جهانی و مبتنی بر قانون اساسی مترقی ایران و قابل استیفاد است که بشکل غیرمستقیم تمام زیرساختها، صنایع و نیازهای ملت تحت فشارهای ویرانگر اقتصادی هم از آن بهره خواهند برد.
عذر تقصیر بابت مطلب طولانی از مدافعان مظلومِ ایران.
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم، که آسودگی ما عدمِ ماست.
کهنه سرباز وطن
رضا شرفخانی